ترجمه مقاله

بروتوس

لغت‌نامه دهخدا

بروتوس . [ بْرو / ب ُ] (اِخ ) لوسیوس جونیوس . یا بروتوس اول . از خطبای بزرگ روم و مسبب اصلی انقلابی که موجب اخراج تارکن ها از رم و تشکیل جمهوری گردید(509 ق .م .). پسران وی برای بازگشت تارکن ها توطئه کردند و بروتوس که در آن زمان کنسول بود، آنان را محکوم به مرگ کرد و خود فرمان اجرای آنرا داد. بروتوس درجنگی ضد ارون یکی از پسران شاه تبعیدشده ، کشته شد. (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله