ترجمه مقاله

برومند

لغت‌نامه دهخدا

برومند. [ ب َ ] (ص مرکب ) مخفف آبرومند. (فرهنگ فارسی معین ). صاحب آبرو. آبرودار. رجوع به آبرومند شود.
ترجمه مقاله