ترجمه مقاله

بروک

لغت‌نامه دهخدا

بروک . [ ب ُ ] (ع مص ) فروخفتن شتر. (از منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). بزانو نشستن شتر، و اصل معنی آن نشستن شتر است بر «برک » یعنی سینه ٔ خود. (از اقرب الموارد). تَبراک . و رجوع به تبراک شود. || ثابت شدن و اقامت کردن . (ازمنتهی الارب ) (از تاج المصادر بیهقی ). ثابت شدن در مکانی . (از اقرب الموارد). || کوشش کردن . || پی هم باریدن آسمان . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله