ترجمه مقاله

برپیختن

لغت‌نامه دهخدا

برپیختن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) پیچیدن برخود چون ماری . (یادداشت مؤلف ) :
طفل را چون شکم بدرد آمد
همچو افعی ز رنج او برپیخت .

پروین خاتون .


رجوع به پیختن شود.
ترجمه مقاله