ترجمه مقاله

بریزاننده

لغت‌نامه دهخدا

بریزاننده . [ ب ِ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف ) (از ماده ٔ ریز و بریزه ) ریزاننده : مفتّت ؛ بریزاننده ٔحصاة. (یادداشت دهخدا). و رجوع به بریزانیدن شود.
ترجمه مقاله