ترجمه مقاله

بر کار کردن

لغت‌نامه دهخدا

بر کار کردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آماده ٔ کار کردن . بکار انداختن . برای بکار بردن مهیا ساختن : لیث علی منجنیق ها بر باره برنهاد و بر کار کرد. (تاریخ سیستان ). بعد از آن بپای حصار طاق شد و منجنیقها بر کار کرد. (تاریخ سیستان ).
ترجمه مقاله