بر یاد گرفتن
لغتنامه دهخدا
بر یاد گرفتن . [ ب َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بیاد داشتن . بخاطر سپردن . از بر کردن :
هر بیت که گفتی آن جهانگرد
بر یاد گرفتی آن جوانمرد.
زآن مرحله رفت سوی بغداد
بگرفته بسی قصیده بر یاد.
و رجوع به یاد شود.
هر بیت که گفتی آن جهانگرد
بر یاد گرفتی آن جوانمرد.
نظامی .
زآن مرحله رفت سوی بغداد
بگرفته بسی قصیده بر یاد.
نظامی .
و رجوع به یاد شود.