بزاعةلغتنامه دهخدابزاعة. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) ظریف و ملیح و باکیاست گردیدن کودک . (ناظم الاطباء). ظریف و ملیح خاستن کودک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ظریف شدن . (تاج المصادر بیهقی ).