ترجمه مقاله

بزباز

لغت‌نامه دهخدا

بزباز. [ ب َ ] (ع ص ) غلام سبک روح در سفر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بزابز. (ناظم الاطباء). || (اِ) نای آهنین که بر دهان دمه ٔ آهنگران باشد. || فرج . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله