ترجمه مقاله

بزمساز

لغت‌نامه دهخدا

بزمساز. [ ب َ ] (نف مرکب ) تهیه کننده ٔ مهمانی . (ناظم الاطباء). سازنده ٔ بزم عیش و عشرت . ضیافت دهنده . || بزم آرا. مجلس آرا :
سوی تخت پیروزه بازآمدند
گشاده دل و بزم ساز آمدند.

فردوسی .


شبستان همه پیش باز آمدند
بدیدار او بزم ساز آمدند.

فردوسی .


|| (ن مف مرکب ) تهیه کرده شده برای مهمانی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله