ترجمه مقاله

بزم

لغت‌نامه دهخدا

بزم .[ ب َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از بوانات که یکی از امامزادگان در آنجا مدفونست . (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). قریه ای است سه فرسنگی مشرق سوریان . (فارسنامه ).
ترجمه مقاله