ترجمه مقاله

بزنجرد

لغت‌نامه دهخدا

بزنجرد. [ ب ُ زَ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شش تراز بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر. محلی جلگه و گرمسیر است و 796 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و میوه جات و زیره ٔ سبز است . شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است و راه مالرو دارد. مزرعه ٔ اسدآباد و فتح آباد جزء این ده است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
ترجمه مقاله