ترجمه مقاله

بساسة

لغت‌نامه دهخدا

بساسة. [ ب َ س َ ] (اِخ ) نام مکه ٔ معظمه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از نام های مکه در جاهلیت است زیرا هرآن کس در آنجا پرهیزگار نبود شتران را بس بس میکرد و بس بس کلمه ای است که در راندن ناقه گویند هنگامیکه بخواهند آن را برانند :
بساسة تبس کل ّ منکر
بالبلد المحفوظ ثم المَعشر.

(از معجم البلدان ).


و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله