ترجمه مقاله

بستری

لغت‌نامه دهخدا

بستری . [ ب َ / ب ِ ت َ ] (ص نسبی ) در بستر افتاده و گرفتار بستر. (ناظم الاطباء). بیمار و مریض : فلان یک ماه بستری بوده و حالا چاق شده . (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله