ترجمه مقاله

بستی

لغت‌نامه دهخدا

بستی . [ ب ُ ] (اِخ ) شمس الدین حاجی بحه (؟) از مردم بست و از افاضل عراق بود طبعی لطیف و سخنی عالی داشت و نظم و نثروی را ملکه بود و هنگام آزمودن آنچه به نثر گفته بود بنظم بیان میکرد از لطایف اشعار وی این رباعیست :
گویند ز زر ترا بود خرسندی
خرسند شوی چون دل ازو برکندی
زر کنده ٔ کان و بیوفای دهرست
بر کنده ٔ بی وفا چرا دل بندی .
و این بیت نیز از اوست :
گر هیچ به سیب زنخش بازرسی
باری بررس که نرخ شفتالو چیست ؟
(از لباب الالباب چ 1324 هَ . ق . لیدن ج 1 ص 387).
ترجمه مقاله