ترجمه مقاله

بسطام

لغت‌نامه دهخدا

بسطام . [ ب َ ] (اِخ ) عبدالجلیل رازی گوید: پدر ابوجعفربن بسطام و ابوعلی بن بسطام دبیران درگاه (اسماعیلیان مصر) است . چون ابوالفضل و پسران بسطام و بوسهل نوبختی و قرابات او و پسران سنگلائی همه رافضی بودند یا ملحد و همه مستولی بودند بر خلیفه ، و جهان در تصرف ایشان بود. (النقض ص 55). مرحوم اقبال در حاشیه ٔ ص 232 خاندان نوبختی آرد: خاندان بسطام یکی از خاندانهای قدیمی بوده اند که در دستگاه خلفای بغداد و امرای اطراف در جزء کتاب و عمال دیوانی عهده دار پاره ٔ مشاغل میشده اند و از آن خانواده ابوالعباس احمدبن محمدبن بسطام و پسرانش ابوالقاسم علی و ابوالحسن محمد به آل فرات بستگی داشتند و ابوالحسین محمد داماد حامدبن العباس وزیر بود. این طایفه ابتدا مثل آل فرات از فرقه ٔ امامیه طرفداری میکردند ولی پس از قیام شلمغانی پیرو عقیده ٔ او شدند و بهمین جهت قاهر خلیفه در سال 321 هَ . ق . مأمورینی مخصوص گذاشت تا خانه های ابوالقاسم علی و ابوالحسن محمد را تحت نظر بگیرند. رجوع به خاندان نوبختی ص 232، 234 و 283 شود.
ترجمه مقاله