ترجمه مقاله

بسک

لغت‌نامه دهخدا

بسک . [ ب َ س َ ] (اِ) دارویی است که به عربی اکلیل الملک خوانند. (برهان ). اکلیل الملک . (از سروری ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). دارویی است که آن را بسه نیز گویند و بتازی اکلیل الملک خوانند. (جهانگیری ) :
سازمت از بسک زغاره شبی
برمت دوست وار جاره شبی .

ابوشکور.


|| زمینی که در آن اکلیل الملک کشته و برداشته باشند پس از آن هرچه در آن بکارند نیکوتر باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 173 شود.
ترجمه مقاله