ترجمه مقاله

بشار مرغزی

لغت‌نامه دهخدا

بشار مرغزی . [ ب َش ْ شا رِ م َ غ َ ] (اِخ ) بشگر مرغزی . دکتر صفا در تاریخ ادبیات خود (ج 1) آرد: از احوال او اطلاعی در دست نیست نامش را هدایت درشمار شعرای قدیم آورده و گفته است که بپارسی و عربی شعر میسروده است و «در قید اسارت به بصره افتاد و اشعار عربی از او مانده » این اشاره ٔ اخیر بگمان ما نتیجه ٔ اشتباه این شاعر پارسی زبان با بشاربن برد طخارستانی شاعر ایرانی تازیگوی است که در قید اسارت به بصره افتاد و بسال 167 هَ . ق . درگذشت . رجوع به تاریخ ادبیات صفا ج 1 ص 405 و مجمعالفصحاء ج 1 ص 171 شود. نفیسی در احوال و اشعار رودکی (ج 3 ص 1217) آرد: بشار مرغزی نیز از شاعران اهل مرو بود و از یگانه قصیده ای که ازو بدستست و در وصف شراب به سبک قصیده ٔ معروف رودکی گفته و منوچهری از روش او پیروی کرده است معلوم میشود که در قرن چهارم و از شاعران دوره ٔ سامانیان بوده است و این قصیده ٔ او در کتاب مونس الاحرار ثبت شده ، منتهی مؤلف مجمعالفصحاء درباره ٔ وی خطاهای شگفت کرده است ... و نسخه ٔ کامل این قصیده چنانکه در مونس الاحرار آمده بدین گونه است . و سپس بنقل تمام قصیده می پردازد و ما چند بیت از آغاز آن را در ذیل می آوریم . مرحوم بهار در سبک شناسی (ج 1 حاشیه ٔ ص 377) آرد: مجمعالفصحاء او را بشار ضبط کرده است ولی من در جنگی بخط سرخوش دیدم که قبل از این قصیده (وصف انگور و شراب ) «بشگر» ضبط کرده و دیگری آن را تراشیده و «بشار» ساخته است و برای من شکی نمانده که بشار مصحف بشگر است ، زیرا علاوه بر سند سرخوش میدانیم که ایرانیان «بشار» نام نمی نهادند. عجب این است که هدایت او را با بشاربن برد شاعر کِور عرب (168 هَ . ق .) یکی دانسته است :
رز را خدای از قبل شادی آفرید
شادی و خرمی ز رز آمد همی پدید
از جوهر لطایف محض آفرید رز
آنکو جهان و خلق جهان را بیافرید
ازرز بود طعام و هم از رز بود شراب
از رز بودت نقل و هم از رز بود نبید
شادی فرخت و خرمی آنکس که رز فرخت
شادی خرید و خرمی آنکس که رز خرید.
ترجمه مقاله