ترجمه مقاله

بشمقدار

لغت‌نامه دهخدا

بشمقدار. [ ب َ م َ ] (اِ مرکب ) افسری که کفشهای سلطان را حمل میکند. (دزی ج 1 ص 91). کفشدار سلطان . رجوع به بشماق ، باشماق ، بشمق و بشماقچی شود.
ترجمه مقاله