بشپولیدنلغتنامه دهخدابشپولیدن . [ ب ِ دَ ] (مص ) پراکنده کردن و پریشان کردن . (ناظم الاطباء) : آن گیسوی مشکبار خوش بشپول وان چرخ گهرفشان چودریا کن .شرف شفروه (از جهانگیری و انجمن آرا).