ترجمه مقاله

بشکین

لغت‌نامه دهخدا

بشکین . [ ب ِ ] (اِخ ) صورتی از مشکین : سلطان [ جلال الدین ] نیز متوجه ناحیت بشکین شد. (جهانگشای جوینی چ لیدن 1334 هَ . ق . ج 2 ص 184). و رجوع به مشکین و ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله