ترجمه مقاله

بصل العنصل

لغت‌نامه دهخدا

بصل العنصل . [ب َ ص َ لُل ْ ع ُ ص ُ ] (ع اِ مرکب ) بصل الفار. اسقیل . (از اختیارات بدیعی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ). ابن بیطار در ذیل عنصل آرد: ابوحنیفه گوید عنصل ، بصل البر است . (مفردات ابن بیطار). بصل الفار و اشقیل و آن کوهی است و در سنگهای نواحی شام و ایران و برلس (ازاعمال مصر) بدست آید. (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ).
ترجمه مقاله