ترجمه مقاله

بص

لغت‌نامه دهخدا

بص .[ ب َص ص ] (ع مص ) چشم داشتن نیکی یا بدی . || بگوشه ٔ چشم نگریستن . || آغاز تحقیق کردن . (دزی ج 1 ص 91). || بخشیدن . (از ذیل اقرب الموارد) (المنجد). بصیص . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به بصیص شود. || درخشیدن . لمعان و تلألؤ. (از اقرب الموارد). بصیص . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ترشح آب . (از اقرب الموارد). بصیص . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله