ترجمه مقاله

بطح

لغت‌نامه دهخدا

بطح . [ ب َ ] (ع مص ) بر روی افکندن کسی را. (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (مؤید الفضلاء). به روی افکندن و خوار کردن . (زوزنی ). در روی افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). به روی افکندن . و رجوع به دزی ج 1ص 93 شود. || در اصطلاح قراء، اماله را گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به اماله شود.
ترجمه مقاله