ترجمه مقاله

بعوض

لغت‌نامه دهخدا

بعوض . [ ب َ ] (ع اِ) حیوانی است بر صورت فیل گزنده یکی آن بَعوضَة و در بصایر آمده است کلمه ٔ بعوض از بعض گرفته شده است بسبب کوچکی جسم آن نسبت بدیگر حیوانات . (از اقرب الموارد). پشه . (غیاث ) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ). پشه خاکی است که بعربی بق الصغیر نامند. (فهرست مخزن الادویه ). || کلفنی مخ البعوض ؛ تکلیف داد مرا بمحال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به پشه شود.
ترجمه مقاله