ترجمه مقاله

بغض

لغت‌نامه دهخدا

بغض . [ ب ُ ] (ع مص ) دشمن داشتن کسی را. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) . دشمن شدن و دشمنی کردن . (مؤید الفضلاء).
ترجمه مقاله