ترجمه مقاله

بغو

لغت‌نامه دهخدا

بغو. [ ب َغ ْوْ ] (ع مص ) بتأمل نگریستن چیزی را یا کسی را. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). نگریستن بچیزی که چگونه است . (از اقرب الموارد). || بغو بر کسی ؛ جنایت کردن بر وی . (از اقرب الموارد). جرم و جنایت کردن . (از مؤید الفضلاء).
ترجمه مقاله