ترجمه مقاله

بلاء

لغت‌نامه دهخدا

بلاء. [ ب َ ] (ع مص ) آزمودن چیزی را و دریافتن حقیقت آنرا و کشف آن نمودن . (از منتهی الارب ). آزمودن . (المصادر زوزنی ) (دهار) (از اقرب الموارد). اختیار خیر یا شر. (تاج المصادر بیهقی ). آزمودن به مشقت یا به نعمت . (ترجمان القرآن جرجانی ). آزمایش کردن ، خواه به ایذا رسانیدن خواه به نعمت دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بَلْو. و رجوع به بلو شود. || مکروه رسانیدن . (المصادر زوزنی ) (دهار) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). || نعمت دادن . (المصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || کهنه گردیدن جامه ، و ثوب ٌ بال نعت است از آن . (از منتهی الارب ). پوسیدن و کهنه شدن .(المصادر زوزنی ) (از دهار) (از اقرب الموارد). بِلی ̍ یا بلی ً. و رجوع به بلی شود. || «بلیة» گردانیده شدن ناقه ، و فعل آن مجهول بکار رود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به بلیة شود.
ترجمه مقاله