ترجمه مقاله

بلاق

لغت‌نامه دهخدا

بلاق . [ ب ُ ] (ترکی ، اِ) بولاق . بلاغ . چشمه ٔ آب ، از لغات ترکی است . (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). در اسامی امکنه ترکیب شود مانند ساوجبلاق . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بلاغ شود. || حلقه ٔبینی که زیور زنان است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله