ترجمه مقاله

بلنگمشت

لغت‌نامه دهخدا

بلنگمشت . [ ب َ ل َ م ُ ] (اِ) بالنگوی خودرو، و آن گیاهی است که در کناره های آب روان بسیار می باشد. (از برهان ) (از هفت قلزم ). فرنجمشک . رجوع به فرنجمشک شود. || به معنی سنبل و قرنفل صحرایی و تره گربه نیز آمده است . (از برهان ) (از هفت قلزم ).
ترجمه مقاله