ترجمه مقاله

بناور

لغت‌نامه دهخدا

بناور. [ ب ُ وَ ] (اِ) دمل . (الابنیه عن حقایق الادویه ). دنبل که بعربی دمل گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). بمعنی دُمّل است که دمبل و دنبل هم گویند. (فرهنگ شعوری ). دمل بزرگ باشد که بر بدن برآید و بعربی حبن خوانند. (مجمع الفرس ) (برهان ). دمبل بزرگ . (انجمن آرای ناصری ). دنبل . (زمخشری ). در برهان بفتح اول ضبط شده و گوید بضم اول هم آمده است . (برهان ).
ترجمه مقاله