ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

بنومنده

لغت‌نامه دهخدا

بنومنده . [ ب َم َ دَ ] (اِخ ) خاندانی از مردم اصفهان اصلاً ایرانی بعلم حدیث اشتهار یافته . نخستین آنها یحیی بن مندةبن ولیدبن مندةبن بطه بن استنداربن چهاربخت بن فیروزان بود. و گفته اند نام منده ، ابراهیم و نام استندار، فیروزان است . و این خاندان را عبدی گویند، منسوب به عبد یا میل یکی از قبایل عرب چون زوجه ٔ یحیی که این خاندان از فرزندان اویند. یحیی در قرن سوم هجری میزیسته است . ابوعبداﷲ محمد فرزند یحیی مذکور از مشاهیر این خاندان ، صاحب کتابی بزرگ در تاریخ اصفهان است . و در سال 301 هَ . ق . وفات کرده . پس از وی ابوزکریا یحیی بن عبدالوهاب بن محمدبن اسحاق بن محمدبن یحیی . ابن جوزی نام و نسب آنها را بدین طریق ذکر کرده است : ابوزکریابن ابی عمروبن ابی عبداﷲبن محمدبن ابی یعقوب . این اشخاص همه از محدثین مشهور بوده اند و یحیی از همه ٔ آنهامعروفتر است . وی به نیشابور و همدان و بصره رفته است و در بغداد درس حدیث داده . علمای بغداد از جمله عبدالقادر گیلانی استفاده کردند. ولادت وی در شوال 434 وفوتش در ذی الحجه 512 در اصفهان بوده است . او هم کتابی در تاریخ اصفهان نوشته است . (از وفیات الاعیان ).
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ