بوالخلافلغتنامه دهخدابوالخلاف . [ بُل ْ خ َ ] (اِخ ) مخالفت کننده . کنیت ابلیس : چه شده است اگر مخالف سر حکم او نداردچه زیان که بوالخلافی پی بوالبشر نیاید.خاقانی .