ترجمه مقاله

بوخ

لغت‌نامه دهخدا

بوخ . [ ب َ ] (ع مص ) فرونشستن آتش و خشم یا حرارت و تب . سست شدن گرما و آتش و خشم و تب . (تاج المصادر بیهقی ). || مانده شدن کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بماندن . (تاج المصادر بیهقی ). || پدید آمدن راز و یعدی بالباء. (المصادر زوزنی چ بینش ص 63).
ترجمه مقاله