ترجمه مقاله

بوداده

لغت‌نامه دهخدا

بوداده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) برشته . سرخ کرده . تاب داده . بریان . محمص . مشوی . مشویه . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله