ترجمه مقاله

بوریاپوش

لغت‌نامه دهخدا

بوریاپوش . (نف مرکب ) کنایه از غایت مفلسی و نکبتی که برای پوشیدن ، غیر بوریا نداشته باشد. (آنندراج ). کسی که از هر جهت بیچاره و بی نوا باشد. (ناظم الاطباء) :
هوس آتشین رخی دارد
هر کجا رند و بوریاپوشی است .

وحید (از آنندراج ).


ترجمه مقاله