ترجمه مقاله

بوشنج

لغت‌نامه دهخدا

بوشنج . [ ش َ ] (اِخ )نام قصبه ای است از خراسان و معرب آن فوشنج است . (برهان ). قصبه ای از خراسان . (ناظم الاطباء). صاحب برهان گفته : نام قصبه ای است از خراسان ... و این قول عاری از تحقیق است . مؤلف تاریخ هرات گفته : نخستین شهری که در آن اراضی بنیاد یافت ، شهر پشنگ است و آن در چهارفرسنگی هرات بوده و پشنگ را معرب کرده فوشنج خواندند. و جمعی را اعتقاد آنکه : آن شهر را هوشنگ بن سیامک ساخته و هرات بعد از آن آباد شده و بانی آن زنی شمیره نام ، از نژاد کیومرث بوده و آن شهر را چنان ساخته که شهر کهن دژ در میان آن واقع شده . تا کنون بارها خراب شده و بار دیگر آباد شده . واﷲ اعلم . (انجمن آرا) (آنندراج ). شهرکی نزه و فراوان نعمت در وادی مشجر از نواحی هرات و تا هرات ده فرسنگ است . (معجم البلدان از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله