ترجمه مقاله

بوی پرست

لغت‌نامه دهخدا

بوی پرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ، اِ) سگ شکاری را گویند که جانوران را به بوی پیدا میکند. (برهان ). سگ شکاری را گویند که کلب المعلم باشدو به بوی ، جانوران را پیدا کند و صید کند. و آن را یوزه نیز خوانند. چه یوزه نیز بمعنی جوینده و تفحص کننده باشد. (آنندراج ). سگی که بوی کرده ، جانور را بیابد و بوزه و بوزک نیز گویند. (رشیدی ). سگ شکاری و کلب معلم . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || پلنگ . || یوز. (ناظم الاطباء). یوزپلنگ . (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از جن . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از ملک . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فرشته . ملک . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله