ترجمه مقاله

بوی چکیدن

لغت‌نامه دهخدا

بوی چکیدن . [ چ َ دَ ] (مص مرکب ) مرادف بوی دمیدن ، بوی خاستن ، بوی زدن از چیزی ، بو دادن ، بو بلند شدن ، بو ریختن ، بو گنجیدن ، بوی شایع شدن ، بوی تراویدن و بو پریدن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 68) :
بوی گلاب از در و دیوار می چکد
ای گل به آه گرم که برخورده ای دگر.

میرنجات (از مجموعه ٔ مترادفات ص 68).


ترجمه مقاله