ترجمه مقاله

بچه کنک

لغت‌نامه دهخدا

بچه کنک . [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ک ُ ن َ ] (نف مرکب ) آنچه بچه کند. که بچه کند. || در تداول کودکان مکتبی ، طلق تالک . بچه های مکتب طلق را میان کتاب نهند و بعد از چندین روز از آن ورقه ٔ دیگر پدید آید و آنرا بچه ٔ او گمان برند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله