ترجمه مقاله

بچواک

لغت‌نامه دهخدا

بچواک . [ ب َ ] (اِ) کسی که زبانی به زبانی ترجمه کند. (آنندراج ). پچواک . ترجمه . (ناظم الاطباء). ترجمان . دوزبان . پژواک . رجوع به پچواک شود.
ترجمه مقاله