ترجمه مقاله

بکرات

لغت‌نامه دهخدا

بکرات . [ ب َ ک َ ] (ع اِ) حلقه های چند از حلیه ٔ شمشیر. (ناظم الاطباء). || ج ِ بَکرَه یا بَکَرَه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به بکرة شود. || (اِخ ) چند کوه است بلند نزدیک بکرة. و چند پشته های سیاه است در رحرحان یا در راه مکه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله