ترجمه مقاله

بکهوجتان

لغت‌نامه دهخدا

بکهوجتان . [ ب َ ] (اِ) خرپشته باشد و آن هر چیز درازی است که میانش برآمده و بلند و دو طرفش مالیده و پست شود. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). خرپشته .(رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ) (سروری ). || بالش کوچکی که در زیر بار قرار بدهند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله