ترجمه مقاله

بکوک

لغت‌نامه دهخدا

بکوک . [ ب َ ] (اِ) نشانه ٔ تیر باشد که عربان هدف خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء). نشانه ٔ تیر. (رشیدی ) (سروری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || ظرفی باشد که آن را بصورت حیوانی ساخته باشند و بدان شراب خورند. (از برهان ) (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). رجوع به بکول شود. || ظرف و جام شرابخوری را نیز گفته اند. (برهان ).
ترجمه مقاله