ترجمه مقاله

بیابان نشین

لغت‌نامه دهخدا

بیابان نشین . [ بان ْ، ن ِ ] (نف مرکب ) صحرانشین و بدوی و مردمانی که در بیابان زندگی میکنند. (ناظم الاطباء). بیابان نشیننده . آنکه در بیابان زیست کند. صحرانشین . بدوی . چادرنشین : حاتم طایی که بیابان نشین بود اگر شهری بودی از جوش گدایان بیچاره شدی .(گلستان ). || گوشه نشین . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله