ترجمه مقاله

بیجادق

لغت‌نامه دهخدا

بیجادق . [ دَ ] (معرب ، اِ) مهره ای است . (مهذب الاسماء). سنگ سرخی است لونش به یاقوت نزدیک بود. (نزهةالقلوب ). بیجاذق . معرب بیجاده . رجوع به بیجاده شود.
ترجمه مقاله