ترجمه مقاله

بیدادوند

لغت‌نامه دهخدا

بیدادوند. [ وَ ] (ص مرکب ) بیدادگر وبیدادمند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) :
ره ایمن شد از دزد بیدادوند
خرامنده شد راهرو بیگزند.

؟ (از آنندراج ).


و رجوع به بیدادگر شود.
ترجمه مقاله