بیدادکیشلغتنامه دهخدابیدادکیش . (ص مرکب ) بیدادپیشه . ظلم کننده و ستم کننده . (ناظم الاطباء) : نشد باورش کآن دو بیدادکیش کنند این خطا با خداوند خویش .نظامی .