ترجمه مقاله

بیستادن

لغت‌نامه دهخدا

بیستادن . [ دَ ] (مص ) بایستادن . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به ایستادن شود :
دست چپْشان پهلوانان بیستند
زآنکه دل پهلوی چپ باشد ببند.

مولوی .


ترجمه مقاله