بیل زدن
لغتنامه دهخدا
بیل زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) بکار بردن بیل در شیار کردن یا کندن زمین . با بیل شخم کردن . (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
نه بیل زدم نه پایه ، انگور میخورم در سایه . (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
نه بیل زدم نه پایه ، انگور میخورم در سایه . (یادداشت مؤلف ).